دروغ های رایجی که معمولا والدین به بچه ها می گویند

همیشه صداقت بهترین روش برخورد با بچه ها است اما هر پدر و مادری حداقل یک بار یکی از این دروغ ها را به فرزندانشان گفته اند. همه دروغ می گویند، اگر گاهی الکی از لباس دوست تان تعریف کردید و یا می گویید "پنج دقیقه دیگه می رسم" همه این ها می توانند دروغ هایی باشند که ما روزمره می گوییم.

این دروغ ها در رابطه میان والدین و فرزندان هم ممکن است اتفاق بیفتد، مثلا گفتن این جمله که اصلا نمی دانید شکلات چیست و یا اینکه وقتی آن ها خواب هستند قرار نیست به شما خوش بگذرد، همه از جمله دروغ هایی هستند که والدین به فرزندانشان می گویند که در این قسمت از خانواده پلاس چندین مورد از آن ها را به شما معرفی خواهیم کرد.

1. "در موردش فکر می کنم"

گاهی والدین در برابر درخواست بچه ها خیلی سریع می گویند "در موردش فکر می کنم "اما واقعا منظورشان این است که " فکر نمی کنم این ماشین برقی بزرگ وسیله ی مناسبی برای اتاق کوچیکت باشه و امیدوارم تا روز تولدت فراموشش کنی."

2. "پول ندارم"

شاید در واقعیت شما این پول را برای خریدن اسباب بازی در کارت تان دارید اما اثبات این مساله که شما نمی خواهید عروسکی را بخرید که فرزند چهار ساله ی شما فقط دو روز با آن بازی می کند، بسیار سخت است.

3. "از وقت خوابت گذشته"

گفتن این جمله به کودکی که هنوز زمان و ساعت را تشخیص نمی دهد کار بسیار آسانی است. ممکن است عصر که پدر و مادر خیلی خسته هستند؛ به فرزند خود این جمله را بگویند که الان نصف شب است و از وقت خوابت گذشته است.

4. "ما هم بعد از تو می خوابیم"

بچه ها اگر بدانند وقتی آن ها می خوابند شما تلویزیون و فیلم تماشا می کنید، هرگز نمی خوابند.

5. "هر کی زودتر بخوابه برنده است"

چیزی که والدین به فرزندان نمی گویند این است که اصلا جایزه ای در کار نیست و فقط برنده شدن شما و خوابیدن آن ها مهم است.

6. " اگر به قورباغه دست بزنی زیگیل در میاری"

پدر و مادر با گفتن این جمله از آوردن قورباغه به خانه جلوگیری می کنند زیرا واقعا آوردن قورباغه به خانه بسیار برای آن ها آزار دهنده می باشد.

7. "اون حیوون الان خوابیده"

گاهی برای آن که فرزندمان بچه گربه و یا سنجاب کوچکی که کنار جاده پیدا کرده است را به خانه نیاورد، باید به دروغ بگوییم خوابیده است.

8. "من هرگز در دوران مدرسه غیبت نداشتم"

حتی اگر دانش آموزی بودید که به ندرت سرکلاس حاضر می شدید، آنقدر که معلم حتی نام شما را به خاطر نمی آورد، هرگز برای پیشرفت فرزندانتان آن را بازگو نمی کنید. حتی ممکن است بگویید روز های تعطیل هم برای کلاس جبرانی ریاضی به مدرسه می رفتم.

9. " من همیشه شاگرد اول بودم"

بچه ها به نمرات شما دسترسی ندارند و می توانید نمرات بد خود را از آن ها پنهان کنید.

10. " ما هیچ دسری تو خونه نداریم"

حتما شما هم مقداری شیرینی و بستنی داخل فریزر خود پنهان کرده اید اما برای حفظ سلامت فرزند خود بگویی که چیزی در خانه ندارید.

11. "نمی دونم شکلاتای تولدت کجا رفتن"

شاید فرزند شما کلی شکلات و اسمارتیس جمع کرده باشد اما خوردن آن ها برای دندان هایش ضرر دارد.

12. " فروشنده یادش رفت شکلات رو حساب کنه"

ممکن است که به فروشگاهی رفته باشید و فرزندتان مقدار زیادی شکلات را در سبد خرید گذاشته باشد اما شما نمی خواهید آن شکلات ها را بخرید و مجبور به گفتن چنین دروغی خواهید شد.

13. "هفت سال طول می کشه تا آدامس هضم بشه"

بچه ها ممکنه چیز هایی را بخورند که خوردنی نیست و برای سلامتیشان ضرر دارد. چیزهایی مانند لگو، یک دسته مو و یا خاک. سلامتی فرزند شما در گرو این دروغ ها است که بگویید این ها هضم نمی شوند.

14. "اگه هسته هندوانه رو بخوری یکی تو دلت سبز میشه "

شاید او فکر کند شکم خانم های باردار هم به همین خاطر بزرگ شده است.

15. "اگه اسفناج بخوری مثل ملوان زبل قوی میشی"

با گفتن این که بازو های ملوان زبل با اسفناج قوی شده است می توانید فرزند خود را به خوردن سبزیجات تشویق کنید که برای سلامتیشان بسیار حائزاهمیت خواهد بود.

16. "اینا فلفلی هستن، شاید دوست نداشته باشی"

بعضی اوقات به بچه ها می گوییم که بعضی از این کیک ها با طعم فلفل هستند تا شیرینی جات کمتری مصرف کند.

17. "مزه ی مرغ میده"

گاهی اگر مثلا بچه ها طعم ماهی را دوست نداشته باشند، می گوییم که طعم مرغ می دهد تا از مزایای خوردن ماهی هم بهره مند شوند.

18. "با ماشین زود می رسیم"

گاهی برای اینکه بچه ها در یک راه 6 ساعته خسته نشوند، باید بگوییم که زود می رسیم تا تحمل راه را برایشان آسان تر کنیم.

19. "اگه چراغ توی ماشین رو روشن کنی پلیس ما رو می گیره"

چراغ روشن داخل ماشین گاهی دید در رانندگی را کم می کند و از همه مهم تر با روشن بودن این چراغ، بچه ها دیگر داخل ماشین نمی خوابند.

20. "نشستن بچه ها در صندلی جلوی ماشین غیر قانونیه"

شاید پلیس شما را به علت اینکه پسر 14 ساله تان روی صندلی جلو نشسته جریمه نکند اما وقتی آن ها جلو می نشینند، احتمال خطر برایشان بیشتر است و از طرفی به رادیو و پخش ماشین هم دسترسی دارند که این ممکن است برایتان عذاب آور باشد.

21. "تا همه کمربنداشونو نبندن ماشین راه نمیوفته"

گاهی برای آن که بچه ها را مجبور به بستن کمربند کنیم باید از این جملات استفاده کنیم.

22. " دستتو از پنجره ماشین ببری بیرون، یه ماشین دیگه اونو قطع می کنه"

می توانید به فرزندتان بگویید به چه قیمتی می خواهی دستت را بیرون ببری؟ به قیمت از دست دادن دستت و این واقعا چاره ساز خواهد بود.

23. "وقتی سوار ماشین هستی، مایعات نخور"

تا به حال نوشیدن یک آبمیوه در ماشین را امتحان کرده اید؟ اما در مورد بچه ها این قانون لازم الاجراست زیرا هم ماشین و هم لباس هایشان را کثیف و نوچ خواهند کرد.

24. "به بچه های زیر 18 سال قهوه و چای نمیدن"

ممکن است که در کافی شاپ بچه ها سفارش قهوه دهند که با این جمله می توان از این مساله جلوگیری کرد.

25. "باید یک کوچولو از بستنیت بخورم تا بفهمم که سمی نیست"

شما وانمود می کنید که فقط به فکر سلامتی فرزندتان هستید و اصلا دلتان بستنی نمی خواهد.

26. "اینا مرغ نیستن فقط اسمشون مرغه"

بازی با کلمات گاهی خیلی جذاب است و می تواند باعث شود که فرزند شما از خوردن خوراکی های مفید و مغذی باز نماند.

27. " قسمتای برشته نان پر از ویتامینه"

گاهی ممکن است نان بپزید و خیلی برشته شود و باید راهی برای خوردنش پیدا کنید. البته توضیح این قضیه که چرا این قسمت از نان پر از ویتامین می باشد کاری بسیار پیچیده است.

28. "درد نداره"

شما مسوول سلامتی بچه ها هستید و گاهی باید برای واکسن و آمپول این جمله را بیان کنید.

29. "اگه دروغ بگی دماغت گنده میشه"

زمانی که به شما دروغ می گویند که مسواک زدند این جمله را به آن ها بگویید و ببینید چگونه صورت خود را می پوشانند.

30. "برنامه های کودک شبها پخش نمیشن"

برای اینکه بچه ها شب زودتر بخوابند و تلویزویون نبینند، چه کاری بهتر از این می توان انجام داد؟!

31. "اسباب بازی فروشی امروز بسته است"

واقعا عذاب آور است که این فروشگاه ها همیشه باز هستند، مخصوصا زمانی که آن ها از مدرسه بر می گردند.

32. "این اسباب بازی ها برای فروش و بازی نیستند"

حتما برای شما هم پیش آمده که در جواب خواسته ی فرزندتان برای خرید اسباب بازی گفته باشید اینجا اسباب بازی فروشی نیست، اینجا موزه ی اسباب بازیه.

33. " باتری برای این اسباب بازی نداریم"

گاهی برای ساکت کردن صدای بعضی از اسباب بازی ها باید از این جملات استفاده کرد. البته گاهی هم باید در هنگام رفتن به فروشگاه یا هر مکان عمومی دیگری باتری ها را از دید آن ها مخفی کنید.

34. "موبایلم هیچ بازی نداره"

بچه ها واقعا از بازی های موبایل لذت می برند، اما اینگونه باید جلوی آن ها گرفته شود.

35. "این حشره کش است"

گاهی والدین باید ترس های بچه ها را مدیریت کنند. با استفاده از اسپری آب می توان بر ترس بچه ها از حشرات غلبه کرد.

36. "اگر حمام نکنی، پشت گوش هات خزه سبز میشه"

مطمعنا روی گوش بچه های شما مانند سقف خانه تان خزه سبز نمی شود اما گاهی باید برای نظافت بیشتر این جملات بیان شوند.

37. "اگر چشمات رو چپ کنی همون شکلی می مونی"

از همه مهم تر ما با گفتن این جمله از سردرد های چشمی که بچه ها با آن ها مواجه می شوند، جلوگیری خواهیم کرد.

38. " این یک قانونه که توی دفترچه ی مامانا نوشته شده"

هیچ کپی و پرینتی از این قوانین وجود ندارد و در واقع این ها قوانین نانوشته مادران است.

39. "اگه راستشو بگی عصبانی نمی شم"

گاهی بچه ها کار هایی انجام می دهند که ما را با مشکل مواجه می کنند و باید با صداقت به ما توضیح دهند و ما می گوییم که اگر راستش را بگویی باهات کاری نداریم. این حرف نباید هرگز تبدیل به یک دروغ شود چرا که وقتی به او می گویید صداقتش را خواهید پذیرفت پس بعد از آنکه فرزندتان راست ماجرا را برایتان گفت جدا نباید عصبانی شوید.