یک ناشر با اشاره به گرانی و نبود کاغذ میگوید: «ناشران نمیتوانند کتاب چاپ کنند اما میبینیم خود کتابها به وفور چاپ و فروخته میشوند.»
خاطره عسگرزاده، مدیر نشر تیسا درباره تخفیف بالای برخی از سایتهای فروش کتاب و بعضاً عرضه کتاب قاچاق اظهار کرد: «مسئله کتابهای قاچاق به دلیل داشتن کتابهای پرفروشی مانند «بیشعوری» سالیان سال دامنگیر نشر ما بوده است؛ این کتاب، جنجالبرانگیز بود و انتشارات ما اولینبار با ترجمه محمود فرجامی آن را چاپ کرد. هربار که انبار قاچاقی کشف میشد، این کتاب در تیراژ بالا و با آرم انتشارات خود ما در آن وجود داشت. البته یکی دو سالی میشود که این کتاب از تب و تاب افتاده اما همچنان درگیر پیگیری قضایی و حقوقی آن هستیم. گاه این موضوع از طرف مترجم و نویسنده هم مشکل ایجاد میکند؛ ما تیراژ کتابها را به نویسنده و مترجم اعلام میکنیم، در کتاب هم قید میشود، اما زمانی که مترجم و یا نویسنده میبیند کتاب در بازار بسیار فراوانتر از تعداد درجشده است، با ناشر درگیر میشود. مشکلات اینچنینی هم داریم.»
او در ادامه گفت: «سایتهای آنلاین فروش کتاب هم از مزاحمتهایی است که وجود دارد و ما را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به گرانی کاغذ ناشران اصلا نمیتوانند کتاب چاپ کنند، در حالی که به لحاظ مالی و رزومه کاری به نفع ناشر است که کتاب چاپ کند، اما میبینیم به وفور خود کتابها چاپ و فروخته میشود، حتی تماسهایی از کتابفروشیها داشتهایم که من از فلان جا ارزانتر از شما میتوانم کتاب را بخرم!»
این ناشر درباره آسیبهای تخفیف بالای کتاب نیز گفت: «کسی که کتاب قاچاق منتشر میکند، ممکن است فقط پول کاغذ را بدهد پس میتواند تخفیف بدهد، البته اینکه چگونه کاغذ تهیه میکنند، خود جای سوال دارد؛ هرچند کسی که به این راحتی این کار را میکند به راحتی هم کاغذ تهیه میکند. آنها فایل پیدیاف کتاب را به هر طریقی پیدا میکنند و یا از روی کتاب رونویسی میکنند و فقط هزینه کاغذ میدهند درحالی که هزینه تمامشده کتاب برای ناشر فقط پول کاغذ نیست، بخش قابل توجهی از هزینهها خدمات قبل از چاپ آن است، از جمله ویراستاری، صفحهآرایی و طرح جلد و... . بعد هم وارد سیستم فروش میشود و ناشر هزینه هنگفت پخش کتاب را میدهد. در واقع هزینه تمامشده کتاب بالا است اما کسی که فایل آماده کتاب را دارد و فقط تکثیر میکند به راحتی میتواند تخفیف بدهد.»
او در ادامه افزود: «البته من نمیدانم کسانی که فروشگاه آنلاین دارند با چه سیستمی میتوانند با تخفیف بالا این کار را انجام دهند، زیرا ممکن است برخی قاچاق نخریده باشند و از مراکز پخش بخرند و توزیع کنند.»
این ناشر درباره مقابله با کتابهای قاچاق نیز بیان کرد: «این موضوع همانند دیگر نابهجاریهای اجتماعی که با آن دست به گریبان هستیم، نیاز به فرهنگسازی دارد تا منِ نوعی به عنوان خواننده زمانی که میبینم کتاب در کنار خیابان فروخته میشود، بدانم این کتاب کتاب قاچاق است. ناشری که کتاب را چاپ میکند برای کاری که انجام میدهد حرمت قائل است و کتابهایش را از کانال درست عرضه میکند نه در کنار خیابان. تشخیص کتاب قاچاق از کتابی که توسط ناشر موجه چاپ میشود کار سختی نیست اما میتوان با فرهنگسازی جلو بخشی از این کار را گرفت. رسانهها باید اعلام کنند که مخاطبان کتابها را از مراکز خرید معتبر خریداری کنند نه در کنار خیابان و مترو. بخشی از این فرهنگسازی بر دوش رسانههاست و بخشی هم متولیان فرهنگ و کتاب. نمیدانم مقابله با این امر چقدر برای متولیان فرهنگ میتواند سخت باشد.»
او با تاکید بر گرانی و کمبود کاغذ و افزایش هزینه تولید کتاب و کاهش سود ناشران از کتابها، گفت: «ما در نشرمان پیشبینی میکردیم ۲۰ عنوان کتاب جدید منتشر کنیم اما توانستیم فقط چهار عنوان کتاب چاپ کنیم و فراوان تجدید چاپی پرفروش داریم، اما نمیتوانیم چاپ کنیم، چون کاغذ نداریم. این درحالی است که پیدیاف کتابهایمان در سایتها و یا به صورت فیزیکی در کنار خیابان به فروش میرود. خیلی از ناشران و کتابفروشان ورشکست شده و نمیتوانند کار کنند.»