دریانوردی یکی از مشاغل سخت دنیاست که معمولا نگاهی مردانه به آن وجود دارد ، اما «مهکیا صادقی منفرد» یکی از چند بانوی ایرانی است که این تعریف سنتی را شکسته و تلاش میکند تا روزی سکان کشتیهای اقیانوسپیما را در دست بگیرد.
کنوانسیون بینالمللی استانداردهای آموزش، گواهینامه و نگهبانی دریانوردی که از آن با نام مخفف کنوانسیون « اس تی سی دبلیو STCW » یاد میشود، از سال ۲۰۱۰ تصمیم گرفت ۲۵ ژوئن هر سال مقارن با چهارم تیر را به پاس قدردانی از زحمات و تلاشهای دریانوردان به عنوان یکی از مهمترین بازوهای تجارت جهانی، روز جهانی دریانورد نامگذاری کند. بر همین اساس نیز چند سال است که به بهانه این روز، توجه به دریانوردان و دشواریها و خطرات شغلی آنها بیشتر شده است.
روز جهانی دریانورد فرصت مناسبی برای پرداختن به سختیهای شغل دریانوردی و بیان سختیهای خاص این شغل است ، اما این روز بهانهای هم است تا از زاویه نگاه زنان دریانورد ایرانی که به اقتضای مسائل عرفی جامعه کمتر فرصت حضور در این عرصه را یافتند و کمتر هم دیده شدهاند ، به این شغل نگاه کنیم.
نخستین بانوی دریانورد ایرانیِ دریای خزر که ۲۱ اردیبهشت امسال حضور رسمیاش در عرصه دریانوردی را از بندر فریدونکنار و روی یک کشتی تجاری آغاز کرد متولد ۱۳۷۸ است. مهکیا صادقی منفرد که با نام دیگرش یعنی « کوثر » در بسیاری از رسانهها از او یاد شده، اهل زنجان است؛ دختری با آرزوهایی مرتبط با دریا که به گفته خودش زمانی این آرزوها را دستنیافتنی میدید، اما حالا به بخشی از آنها رسیده و در تلاش است که باقی آرزوهایش در عرصه دریانوردی را نیز برآورده کند.
هدفش این است که روزی سکاندار کشتیهای اقیانوسپیما شود و تأکید هم دارد که به این هدف میرسد. او این روزها دوره استراحت پس از سفر دریایی را میگذراند و باید کمکم برای بازگشت به محل کارش آماده شود. با بانوی جوان دریانورد اهل زنجان که حالا تنها بانوی ایرانی آبهای خزر است به بهانه روز جهانی دریانورد گفتوگو کردیم:
علاقه به دریانوردی آن هم در یک دختر جوان که شهرش هیچ ارتباطی با دریا ندارد چطور میتواند شکل بگیرد و اینقدر هم جدی باشد؟
از پیشنهاد یک راهنما. سالی که کنکور داشتم یکی از استادها در کلاس توصیه کرد که کمی هم به رشتههای غیرتکراری و متفاوت فکر کنیم. برای مثال هم به رشتههای مرتبط با صنعت دریانوردی اشاره کرد. حضور در این صنعت را تصور کردم، اما با توجه به مردانه دانستن این شغل، فکر میکردم حضور در این عرصه برایم تقریبا دستنیافتنی است. با این حال موضوع را با خانوادهام مطرح کردم.