نشست اخیر گروه "جی ۷ "در کورنوال انگلستان باید آخرین نشست این گروه باشد. رهبران این گروه باید از اختصاص دادنِ انرژی خود به دستورکارهای نشست جی ۷ که هیچ ارتباطی با شرایط اقتصادی کنونیِ جهان ندارند و منافع واقعی ملتها را نمایندگی نمیکنند و در عین حال، موجب ایجاد شکاف میان اهداف اعلامی گروه جی ۷ و ابزارهایی که جهت دستیابی به آنها مورد نیاز است، میشوند، قویا خودداری کنند.
"جفری ساکس*" اقتصاددان و استاد دانشگاهِ کلمبیای آمریکا، در گزارشی برای پایگاه خبری "پراجکتسیندیکیت"، به نشست اخیر گروه جی ۷ در کورنوال انگلستان پرداخته و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که گروه جی ۷، به هیچ وجه واقعیتهای جهان کنونی را پوشش نمیدهد و نمیتوان آن را نماینده واقعی جهان در امر مبارزه با چالشهای بین المللی دانست. امری که تا حد زیای کارایی و کاربرد آن را در دورانِ فعلی تضعیف کرده و عملا این گروه را به حالتی دچار کرده که جهان را از آن بی نیاز ساخته است.
جفری ساکس در گزارش خود مینویسد: «آخرین نشست "گروه جی ۷ "در کورنوال انگلستان را بایستی به معنای واقعی کلمه، نوعی هدر دادنِ منابع دانست. حتی اگر قرار بود این نشست برگزار شود، برگزار کنندگان باید آن را به صورت آنلاین برگزار میکردند و در زمان و هزینههای تدارکاتی و دیگر هزینههای مرتبط با حمل و نقل و غیره، صرفه جویی میکردند. با این همه حتی اگر این نشست آنلاین هم برگزار میشد باید اذعان کرد که نشستهای جی ۷ تا حد زیادی، بی مورد و بیهوده شده اند. رهبران این گروه باید از اختصاص دادنِ انرژی خود به دستورکارهای نشست جی ۷ که هیچ ارتباطی با شرایط اقتصادی کنونی جهان ندارند و منافع واقعی ملتها را نمایندگی نمیکنند و در عین حال، موجب ایجاد شکاف میان اهداف اعلامی گروه جی ۷ و ابزارهایی که جهت دستیابی به آنها مورد نیاز است، میشود، قویا خودداری کنند.
تقریبا هر آنچه در جریان نشست اخیر جی ۷ در انگلستان روی داد، کم ارزش، پوچ و بی معنی بود. شاید یکی از مهمترین و مفیدترین نشستهای اخیر "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا به رایزنی و دیدار آنلاین وی با رهبران چهل کشور جهان در ماه آپریل در مورد تغییرات آب و هوایی برگردد. بدون تردید در برهه زمانی کنونی، برگزاری نشستهای منظمِ آنلاین با دانشمندان، سیاستمداران، نمایندگان پارلمانهای مختلف و فعالان حوزههای گوناگون، کاملا ضروری است. این رویه عملا انجام مذاکرات و تعاملات بین المللی را تا حد زیادی عادی سازی میکند.
با این همه باید پرسید که چرا یکچنین موضوعات و مطالبی باید در گروه جی ۷ بررسی شوند؟ گروهی که خود با گروهی جی ۲۰، تا حد زیادی جایگزین شده است. زمانی که کشورهای عضو گروه جی ۷ (کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، انگلستان، آمریکا، ژاپن) نشستهای سالانه خود را در دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز کردند، آنها عملا اقتصاد جهانی را در کنترل خود داشتند. در سال ۱۹۸۰، آنها تشکیل دهنده ۵۱ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان بودند (بر اساس محاسبات و ارزش سنجیده شده مشخصِ بین المللی). در آن زمان، کشورهای در حالتوسعه آسیایی تنها ۸.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدادند. با این حال، در سال ۲۰۲۱، کشورهای عضو گروه جی ۷، ۳۱ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهند و سهم کشورهای در حال توسعه آسیایی، به نحو قابل توجهی به ۳۲.۹ درصد افزایش پیدا کرده است.
گروه جی ۲۰ که هند، چین، اندونزی و دیگر کشورهای بزرگِ در حال توسعه را شامل میشود، حدودا ۸۱ درصد از تولید جهانی را نمایندگی میکند. البته که گروه جی ۲۰ نیز برای موثر بودنِ هر چه بیشتر باید دیگر بلوکهای قدرت نظیر اتحادیه آفریقا را نیز در برگیرد. با این حال، این گروه در مقایسه با گروه جی ۷، به نحو واقع بینانهتری اقتصاد جهانی را نمایندگی میکند. بدون تردید نشست سلانه آمریکا-اتحادیه اروپا، تا حد زیادی قادر است آنچه در دستورکار گروه جی ۷ است را پوشش دهد.