در آخرین راند از مناظرات، رئیسی بیشترین گاف را داد؛ همتی و مهرعلیزاده رئیسی را بهتر از قبل به چالش کشیدند؛رضایی، جلیلی و قاضیزاده هاشمی بیشتر بر برنامههایشان تمرکز کردند و زاکانی هم ضربهگیری را به خوبی انجام داد.
مناظره سوم نامزدهای ریاستجمهوری هم برگزار شد و همانطور که پیشبینی میشد نامزدها هر چه در چنته داشتند را رو کردند. هر کسی سعی میکرد که به بهترین وجه از زمانش استفاده و مخاطب را جذب خود کند. روان بودن سخن گفتن با مخاطبی که پای تلویزیون نشسته یا فقط در حال گوش دادن به صدای برنامه بود، این نکته را برجسته میکرد که نامزدها باید از تُن صدای خود هم استفاده کنند.
اما در این مناظره باز هم به دولت و رئیس دولت حمله شد؛ صدا و سیما تا پیش از مناظره سوم، در ازای حملات گسترده به دولت که غالبا از سوی ۵ نامزد محافظهکار صورت میگرفت، تنها ۸ دقیقه به نماینده دولت فرصت داده بود تا برابر اتهامات پاسخ دهد؛ آن هم پس از گذشت چندین روز از شکایت دولت و نه مانند رئیسی پس از چند ساعت. همچنین طبق شرط اعلامی کمیسیون تبلیغات صدا و سیما پاسخ دولت باید در قالب برنامه ضبط شده صورت میگرفت. اما ساعتی پیش از آغاز مناظره دولت عطای این ۸ دقیقه را بر لقای آن بخشید و گفت که حداقل نیم ساعت به دولت اتهام زده شده و ۸ دقیقه دردی را دوا نمیکند.
مناظره سوم در حالی آغاز شد که کاندیداها سعی داشتند تا رقبای خود را به چالش بکشند و در زمانی که زدن دولت هیچ هزینهای ندارد و شاید لبخند رضایت برخی را هم در پی داشته باشد، حملهای هم به دولت کنند و اگر وقت شد، برنامهای را هم ارائه کنند.
در این مناظره باز هم برنامهها منحصر میشدند به کلیگویی و تاکید بر وعدههای قبلی و شعارهای خوش رنگ و لعاب؛ بدون اعلام چگونگی رسیدن به وعدهها. بعضا اگر هم میخواستند نحوه تامین منابع وعدههایشان را بیان کنند، پس از چندین بار «اگر اینجور شود» و «اگر آنطور کنیم» بود و به عبارتی وعدهها را به اجرایی شدن اگرهایشان حواله میدادند.