آنچه والدین در قانون گذاری باید بدانند فرزندان باید بیاموزند که بنابر توافقي که با والدین خود داشتهاند موظف هستند از تمامی قوانین پیروی کرده و در صورتی که آنها را زیر پا بگذراند بهای آن را بپردازند
اکثر والدین به خوبی میدانند برای رشد و پرورش فرزندانشان نیازمند استفاده از یکسری قوانین هستند، هنگامی که فرزندان از کودکی بیاموزند از چارچوبها و قواعد پیروی نمایند مسلماً زندگی و روابط اجتماعی موثرتری خواهند داشت. آموختن یکسری ضوابط سبب میشود تنش کمتری در خانه و بین والد و فرزند ایجاد گردد. آنچه در قانون گذاری اهمیت دارد این است که اجرای قانون از خود قوانین مهمتر است. فرزندان باید بیاموزند که بنابر توافقي که با والدین خود داشتهاند موظف هستند از تمامی قوانین پیروی کرده و در صورت نقض قانون والدين آنچه را كه گفته اند انجام خواهند داد همانطور که قانون گذاری برای فرزندان و اقتدار جهت اجرای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و منجر به تربیت مناسبتری میشود رعایت نکردن نکاتی در قانون گذاری ممکن است آسیبهای روانی بر پیکره روح و روان کودک وارد نماید. بهتر است والدین نکاتی را در قانون گذاری و اجرای آن حتماً در نظر گیرند همانند موارد ذیل: اجرای قانون بر اساس سن کودک در خصوص قانون گذاری و اقتدار در اجرای آن والدین باید بدانند یک کودک خردسال ضوابط را نمیشناسد و تنها بر اساس هيجانات دروني پیش میرود و آنچه برایش اهمیت دارد خواستههای است که در لحظه دارد و این دقیقاً زمانی است که باید والدین کودک را به آرامی با قوانین آشنا کرده و ضوابط را با در نظر گرفتن سن کودک به وی یادآور شوند که خود نیاز به اقتدار والدین دارد. کودک باید بياموزد كه باید خواستههای اش را بر مبنای دنیای بیرونی و واقعیت تعدیل و یا به تعویق بیندازد. در اين جا لازم است كه والدين با اقتدار رفتار نمايند و لزومي به انعطاف نيست تا كودك نيز درك كند كه والدين به قوانين تعيين شده خودشان كاملا متعهد هستند والدین بايد تلاش كنند با اقتدار و به دور از پرخاشگری و زور فرزندانشان را به حرف شنوی و رعایت قوانین دعوت کنند.
والدين آیينه كودكانشان هستند كودكان هر رفتاری که از والدین ببینند سریعاً آن را درونی کرده و در موقعیتهای مشابه بکار میبرند.
معمولا پدر بزرگ و مادر بزرگ رفتار متفاوت تري نسبت به والدين كودك از خود نشان ميدهند و منعطف تر رفتار مي كنند و آزادي بيشتري به كودك مي دهند
کودک بايد بیاموزد که قوانین را در منزل رعایت کند و آن را به مکانهای دیگر نیز تعمیم داده و به مرور زمان اين قوانين براي وي دروني شده و الگوهای رفتاریاش گردد .
لازم است كه والدين با اقتدار رفتار كنند و در عين حال عشق و محبت هم در تربيت كودك خود داشته باشند.
والدين حق دارند هرگونه که صلاح میبینند با فرزند خود برخورد نمایند، هنگام اجرای قوانين بهتر است آن را به كودك یادآوری كنيم . در اين مواقع بهتر است والدین روی پاها نشسته و خود را از لحاظ بدنی همسطح کودک کنند و هیچگاه ایستاده به کودک فرمان ندهند.
اولویت بندی قوانین بر حسب سن تنطبم مي شود هر چه سن کودک کمتر باش تفاوت قانون خیلی مهم و کمتر مهم را نمیداند. بهتر است برای کودکان کوچکتر حساسیت زیادی نشان داده نشود و قوانین مهمتر در نظر گرفته شود. کودکان همزمان با گذراندن دوره رشد طبیعیشان و یادگیری از محیط اولویتها را خواهند آموخت. به عنوان مثال یک کودک ٥ ساله نمیتواند درک صحیحی از میزان اهمیت قانون خواب به موقع شبانه داشته باشد و این والدین هستند که باید با قاطعیت و آرامش میزان اهمیت موضوع را به کودک منتقل نمایند. در جاي ديگر به طور مثال در مورد خريد مي توان دو نوع خوراكي را كه دوست دارد به كودك معرفي كنيم و بگوييم كدام يك را مي خواهي خودت انتخاب كن يا زماني كه مي خواهيم لباس كودك را عوض كنيم دو مدل لباس در جلوي رويش قرار مي دهيم و مي گوييم هر كدام را كه مي خواهي انتخاب كن و بپوش در اين موقعیت كودك تصور مي كند خودش دست به انتخاب زده كه باعث تقويت اعتماد به نفس كودك مي شود در حالي كه والدين با چارچوب گذاشتن مديريت را در اختيار خود دارند.