يکي از مهم ترين ويژگي هايي که ما انسان ها را از ديگر موجودات متفاوت مي کند، اين است که مي توانيم هيجان هاي بسيار پيچيده اي داشته باشيم. عشق يکي از اين هيجان هاي پيچيده است. عشق از بحث برانگيزترين پديده هايي است که آدميزاد از زمان پا گذاشتن به دنيا با آن دست و پنجه نرم کرده و در هر زمان و فرهنگ و بافت تاريخي خاص، معناي خاصي برايش درنظر گرفته است. مشکلات کنار آمدن با فردي که از صميم قلب دوستش داريم ولي به دلايل مختلفي ممکن است دل ما را بشکند، ما را تنها بگذارد يا حتي آن قدر که دوستش داريم، ما را دوست نداشته باشد، کم نيست. ممکن است شکست عاطفي ناشي از ازدواجي ناموفق، شنيدن جواب منفي از فرد مورد علاقه براي ازدواج يا حتي عشقي يک طرفه باشد که ناگفته باقي مانده است. سپيده دانايي مي نويسد: با اين حال، نکته اصلي اين جاست که در اين شرايط احساس شکست خوردگي و فقدان مي کنيم. اما کارهايي که نبايد بعد از اين شکست انجام دهيم، شايد از کارهايي که بايد انجام بدهيم، مهم تر باشد. در ادامه مطلب به اين موارد اشاره شده است.
1 -به دنبال جايگزين نباشيد
بعضي افراد بعد از شکست عاطفي از اين شکايت دارند که چرا نمي توانند فرد ديگري را جايگزين فرد مورد علاقه شان کنند. آن ها به دنبال اين هستند که با شروع يک رابطه عاطفي جديد، احساس شکست را در خودشان کاهش دهند؛ در صورتي که توصيه مشاوران اين است که به هيچ وجه، اين کار را نکنيد! اگرچه شايد تحمل درد جدا شدن يا دل کندن از فردي که دوستش داريد با حضور يک فرد ديگر راحت تر است اما اين کار باعث مي شود نتوانيد به صورت کامل موضوع را براي خودتان حل و فصل کنيد و تا سال هاي سال، با اين مشکل درگير باشيد. شروع يک رابطه جديد، آن هم با هدف فراموش کردن محبوب قبلي مانند اين است که دردتان را داخل کيسه کرده و جايي پنهان کنيد. البته اين درد بيکار نمي ماند و رابطه جديدتان را هم خراب مي کند. شايد در کتاب هاي مختلف به فرمول هايي براي مدت زمان لازم بين قطع رابطه و شروع يک رابطه جديد برخورده ايد اما نکته اين جاست که در هر فردي سرعت بهبودي متفاوت است؛ بنابراين توصيه کلي اين است که حداقل چند ماهي براي شروع رابطه جديد و تصميم جدي براي ازدواج صبر کنيد.
2 - انتقام نگيريد
حتما داستان عاشق هاي حسودي را شنيده ايد که به دليل «نه» شنيدن از محبوبشان دست به کارهاي وحشتناکي زده اند. اين آدم ها اگرچه محدود و انگشت شمار هستند اما به ما نشان مي دهند که تحمل درد شکست عاطفي چقدر مي تواند دشوار باشد. البته بيشتر آدم ها در واکنش به شکست عاطفي چنين کاري نمي کنند اما ممکن است دست به کارهايي بزنند که به نوعي بوي انتقام مي دهد. براي مثال ممکن است خودشان را به دام رابطه هاي کوتاه مدت بيندازند يا به مصرف سيگار و الکل و مواد رو بياورند به خصوص اگر بدانند که اين رفتارها موردپسند طرف مقابلشان نيست. البته اين رفتارها را مي توان بخشي از مرحله خشم و تا حدودي قابل درک دانست، اما اگر دست به چنين رفتارهايي بزنيد، مهم ترين صدمه به خود شما وارد مي شود. بنابراين فرار از قبول اين اتفاق با به دردسر انداختن خودتان، نتيجه اي جز ايجاد دردسرهاي بيشتر ندارد.
3 - خودتان را سرزنش نکنيد
وقتي رابطه اي تمام مي شود يا از فرد مورد علاقه مان جواب «نه» مي شنويم، يک ذره بين بزرگ بر مي داريم و شروع به وارسي عيب و ايرادهاي خودمان مي کنيم. من چه اشکالي داشتم که او مرا نخواست؟ قبل از هرچيز يادتان باشد که پذيرفته شدن يا نشدن از طرف ديگري خيلي اوقات به سليقه و خواسته هاي طرف مقابل بستگي دارد و به فرض اين که شما قصد داشته باشيد کاملا شبيه آن چه او مي خواهد بشويد، بايد فالگير يا ذهن خوان بسيار موفقي باشيد. پس اگر رابطه عاطفي تان به جايي نرسيد يا محبوبتان شما را نپسنديد، خودتان را از اين بابت سرزنش نکنيد. يادتان باشد که پذيرفته نشدن از طرف يک نفر به معني تمام شدن دنيا نيست.
4 - طرف مقابل را سرزنش نکنيد
در سير بهبودي از شکست عاطفي زماني مي رسد که ما از دست همه چيز و همه افراد عصباني مي شويم حتي از محبوبمان هم عصباني مي شويم. اين نکته ممکن است به دليل نپذيرفتن ما باشد يا اين که او تلاش کافي نکرده است که رابطه را پايدار نگه دارد. هرچند اين عصبانيت مي تواند در کوتاه مدت براي اعتماد به نفس آسيب ديده ما، تسکين دهنده باشد اما مراقب باشيد که اغراق نکنيد. طرف مقابل هم مانند شما انساني است با سليقه ها و علايق خودش و اين که شما را نخواسته است، نه به معني بد بودن شما و نه به معني بد بودن او است. اين که مدام او را در ذهنتان تخريب کنيد با شنيدن هر خبري مبني بر موفقيت هاي او، افکارتان پريشان و درگير مي شود و دوباره احساس شکست مي کنيد.
*خراسان