دو سال از روی کار آمدن دولت یازدهم میگذرد، اما کابینه هنوز نتوانسته بهطور منسجم و سازماندهیشده چالش چگونگی تعامل با رسانهها را حل کند. چالشی که هم در طرز برخورد با رسانههای همسوی سیاستهای دولت دیده میشود و هم در شیوه کنار آمدن با سایتها و روزنامههایی که -در پوشش رسانه- دولت را مورد هجمه و افترا قرار میدهند و درصدد تخریب کابینه هستند. این چالش آنقدر طولانی شده که وزیر ارشاد نیز به تازگی واکنش نشان داده است. علی جنتی در حاشیه بازدید از خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: «اخیرا در شورای اطلاعرسانی دولت این موضوع را به رئیس دفتر رئیسجمهوری منتقل کردم که انتظار داریم با توجه به اینکه دولت به صورتی ناعادلانه مورد هجمه عناصر خارجی و برخی مطبوعات داخلی است، باید رسانههای همسو حمایت شوند.» واکنش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را میتوان واکنشی بهجا دانست، چراکه اگر رسانه بهعنوان رکن چهارم دموکراسی به هر دلیلی نتواند سازنده انتقاد کند و عملکرد دولت در حوزههای مختلف را مورد تحلیل و تجزیه قرار دهد، شهروندانی که درگیر زندگی روزمره هستند به هیچوجه نمیتوانند از عملکرد –مثبت یا منفی- کابینه و دولت اطلاع داشته باشند.
برخی گروههای مخالف دولت یا به گفته رئیسجمهور «کاسبان تحریم» بهواسطه منابع مالی بیحساب و کتابی که از دلالی در دوران تحریم به دست آوردهاند با پنهان شدن پشت نقاب رسانه از «خبر» و «گزارش» بهعنوان سلاحی برای حمله استفاده میکنند. چندین روزنامه و سایت معلومالحال از خلأ حمایت نامناسب دولت از رسانههای همسو که در نتیجه تضعیف بیش از پیش این رسانهها را به دنبال دارد، از فرصت به دست آمده استفاده میکنند و کمر همت بستهاند تا عملکرد کابینه تدبیر و امید را مورد هجمه شدیدترین حملات خود قرار دهند. این رسانهها با پروپاگاندا بهویژه در موضوعاتی چون یارانه، نرخ بنزین، توافق هستهای، قیمت ارز و... آزادانه به تخریب دولتمردان اقتصادی و سیاسی کابینه میپردازند و هیچکس جلودار آنها نیست. تازهترین برنامه تبلیغاتی آنان «ایجاد توقع» بین اقشار مردم در دوران پساتحریم است و سعی دارند اینطور وانمود کنند که توافق هستهای و در نتیجه آن رفع تحریم هیچ اثر مثبتی در زندگی مردم نداشته است.
در دورانی که همه به این باور رسیدهاند که صدا و سیما تمایل چندانی برای انعکاس عملکرد مثبت دولت ندارد و در خوشبینانهترین حالت بهطور خنثی به اطلاعرسانی میپردازد و نیز رسانههای همسوی سیاستهای دولت بهواسطه شرایط بد اقتصادی و نیز عدم برخورداری از حاشیه امن نسبت به رسانههای جناح مقابل توان رقابت در شرایطی برابر را ندارند، باید منتظر حملات شدیدتری از سوی تریبونهای گسترده جناح مقابل بود. امروزه رسانه به یکی از ارکان اصلی قدرت تبدیل شده است و بعضا رسانهها میتوانند عملکردی به مراتب تاثیرگذارتر از احزاب داشته باشند. تزریقهای کلان مالی نهادهای خاص به رسانههایشان و راهاندازی پیدرپی سایتهای خبری شاهدی است بر سطور بالا که به تازگی انتقاد حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور را نیز بهدنبال داشته است. صحبتهای اخیر وزیر فرهنگ پیرو حمایت از رسانههای همسوی دولت و انتقادات مشاور فرهنگی رئیسجمهور از انتقال بودجه دفاعی کشور به برخی رسانهها را میتوان زنگ خطری برای تجدید نظر اساسی در سیاستهای اطلاعرسانی دولت دانست. ادامه «سیاست سکوت» در قبال هجمه رسانهای از سوی دولت یازدهم که زمانی هوشمندانه بود اکنون درست به نظر نمیرسد، حال در شرایط پساتحریم و در آستانه انتخابات مجلس انتظار میرود دولت با تمام قدرت موفقیتهای به دست آمده در اقتصاد و سیاست خارجه را به نمایش بگذارد تا شرایط برای بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی آماده شود. در خلأ رسانه، دولتمردان باید زمان و انرژی خود را صرف پاسخگویی به اتهامات کذب اپوزیسیون کنند و وارد بازی رودررو با گروهی شوند که به گفته رئیس دولت، فاقد شناسنامه سیاسی هستند. در چنین شرایطی این رسانههای همسو هستند که میتوانند با شفافسازی در عملکرد دولت، انتشار و انعکاس اخبار به تنویر افکار جامعه بپردازند.